در روز ملی صادرات، آقای روحانی، رئیس جمهور محترم بدون ارایه گزارش عملکرد بیش از سه ساله خود و دولت یازدهم در خصوص مهار رکود و ایجاد رونق اقتصادی با بیان کلیاتی و برشمردن آنچه باید بشود نه آنچه باید می شد، زبان به طعنه، کنایه و متلک گشود و منتقدان خود را با انواع کلمات درشت و جملات فاقد مخاطب مشخص نواخت. این سخنان آنچنان غیرقابل قبول بود که پایگاه اطلاع رسانی دولت تا لحظه تنظیم این نوشتار تنها بخش اندکی از آن را منتشر کرده است!
منشأ اظهارات جدید رئیس جمهور دقیقاً مشخص نیست که ناراحتی از ناکارآمدی زاید الوصف اقتصادی کابینه و در نتیجه دست خالی در پیشگاه ملت ایران، رنج ناشی از برکناری ناگزیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عصبانیت از مقاومت وزیر آموزش و پرورش در استعفای تحمیلی، عصبانیت از محکومیت سنگین چند 10 میلیارد دلاری زودهنگام و قریب الوقوع ایران در دادگاه لاهه درباره قرارداد فاجعه بار کرسنت به دلیل پافشاری ایشان بر استفاده از متهمان در مناصب نفتی دولت، فشار منبعث از رسواییهای دامنه دار فساد اقتصادی در دستگاههای اجرایی و آخرین مورد آن در صندوق ذخیره فرهنگیان یا موارد دیگر است. اما فارغ از علتهای مذکور، آقای روحانی در یک جمله بدون مخاطب مشخص گفته است «به ملت ایران اعتماد کنید و تنها چند نفر نیروی امنیتی مورد اعتماد نیستند، به جوانان هم اعتماد کنید!» آیا خود ایشان نبود که 15 مهر سال 93 در آیین بازگشایی دانشگاهها ـ امسال هنوز برگزار نشده است ـ بیان کرد که این رئیس جمهور در مقوله امنیت ملی متخصص است، اگر در هیچ چیز زمینه دیگری تخصص نداشته باشد؟ و البته در بیشتر انتصابهای کلیدی کابینه و دولت یازدهم هم نشان داد که واقعاً به این مسأله اهتمام دارد به طوری که برخی کارشناسان دولت یازدهم را امنیتی ترین کابینه پس از انقلاب می دانند؛ در ضمن ایشان خود پاسخ دهد میزان اعتمادش به جوانان در دولت یازدهم چقدر بوده است؟ دولتی که اکثر مدیران ارشد آن بازنشستهاند و باز هم لقب پیرترین کابینه برازنده دولت ایشان است.
ایشان در بخشی از اظهارات خود بدرستی گفتهاند به خاطر چند سیب پوسیده در باغ را نمی بندند، اما آیا نباید این سیبهای گندیده را از باغ بیرون گذاشت؟ رئیس جمهور محترم چه زمانی متقاعد خواهد شد حدود 400 مدیر از میان خیل عظیم مدیران پاکدست کشور را ـ به استناد گزارش دیوان محاسبات در مجلس ـ که علاوه بر ناتوانی و ناکارآمدی، با حقوق نجومی به صندوق امانت مردم دست درازی کردهاند، همچون میوههای پوسیده کنار بگذارد و از سایر میوههای جوان و شاداب این باغ استفاده کند؟
آقای روحانی در حالی از ضرورت توجه دنیا به توانمندی شرکتهای ایرانی سخن گفت که در همین روزها در دولت یازدهم قراردادهای بزرگ و نان و آب دار توسعه میدانهای نفتی، تنها به شرکتهای خارجی پیشکش شده است و گویا ایشان به جای ایران مسؤول ایجاد و توسعه رونق اقتصادی در کشورهای فرانسه، ایتالیا، انگلیس و امثالهم است و به نظر می رسد در حاشیه برجام توافقاتی از این دست نیز صورت گرفته است که بی کم و کاست در حال اجراست.
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است «از دعوا با دنیا صادرات در نمی آید»؛ معلوم نیست منظور ایشان از چنین بیانی چیست؟ اگر منظور از دنیا واقعاً مجموعه کشورهای جهان است که هیچگاه ایران اسلامی جز با سران مستکبر جهانی و رژیم جعلی صهیونیستی دعوایی نداشته و ندارد؛ میزبانی اجلاس باشکوه بیش از یکصد کشور عضو جنبش عدم تعهد در ایران ـ که دولت یازدهم کمترین استفادهای از فرصت ریاست ایران بر آن نکرد ـ شاهدی بر این مدعاست. چنانچه منظور از دنیا در کلام رئیس جمهور، همین چند کشور معدود غربی به سرکردگی آمریکاست، اکنون ایشان باید پاسخ دهد که پس از سه سال اعتماد کامل به کدخدایی آمریکا، چرا مجموعه مذاکرات مدبرانه ایشان و دیپلماتهای کاربلد دولت یازدهم به اذعان برخی مقامهای مذاکره کننده «تقریباً هیچ» دستاوردی برای بازکردن درهای اقتصاد جهانی به روی ایران نداشته است؟ آیا علت این ناکامی تلقی نادرست ایشان از وسیع بودن «ارض الله» نیست؟ آیا به زعم ایشان «ارض الله» در آمریکا و چند کشور اروپایی خلاصه شده است؟
آیا سه سال فرصت کمی بوده است؟ امیرکبیر که همگان او را یکی از الگوهای کارآمدی می دانند و آقایهاشمی رفسنجانی ـ مدعی علت العلل پیروزی روحانی در انتخابات 92 ـ علاقه زیادی داشت دولت 8 ساله خود را شبیه به او بنمایاند، تنها سه سال بر مصدر کار بود.
آقای روحانی یقیناً می داند که فرصت چندانی تا المپیک سیاسی کشور باقی نمانده است و آنجا نمی توان به جای وزنه زدن روی سکو سخنرانی کرد و به جای برسردست گرفتن دستاوردهای 4 ساله، مجموعهای از اتهامات علیه دیگران را به مردم عرضه کرد.
۱ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۱
کد خبر: 466986
نظر شما